تاریخ : یکشنبه 06 تیر 1400 زمان : 11:11
نویسنده : عبدالمهدی خواجه
دل به سودای تو بستیم خدا میداند
و ز مه و مهر گسستیم خدا میداند
ستم عشق تو هر چند کشیدیم به جان
ز آرزویت ننشستیم خدا میداند
با غم عشق تو عهدی که ببستیم نخست
بر همانیم که بستیم خدا میداند
به امیدی که گشاید ز وصال تو دری
درِ دل بر همه بستیم، خدا میداند
خاستیم از سر شادی و غم هر دو جهان
با غمت خوش بنشستیم خدا میداند
دیده پرخون و دل آتشکده و جان بر کف
روز و شب جز تو نجُستیم خدا میداند
دوش با "شمس" خیال تو به دلجویی گفت
آرزومند تو هستیم خدا میداند
شمس مغربی
🌸 🌸 🌸 سلام 🌸 🌸 🌸
صبح زیبایتان به خیر و سلامتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید: