1️⃣ سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
2️⃣ دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
3️⃣ قلم را آن زبان نبوَد که سر عشق گوید باز
وَرای حد تقریر است، شرح آرزومندی
4️⃣ الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر، کجا شد مهر فرزندی
5️⃣ جهان پیر رعنا را ترحم در جبلت¹ نیست
ز مهر او چه میپرسی در او همت چه میبندی
6️⃣ هُمایی چون تو عالی قدر، حرص استخوان تا کی
دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی
7️⃣ در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
8️⃣ به شعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند
سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
✒️ *حافظ* - غزل ۴۴۰
_____________
¹ *جبلت* : یعنی سیرت و ذات
ترجمه بیت: در ذاتِ جهانِ پیر ولی جوان نما، هیچگونه لطف و ترحمی نیست
پس برای چه به آن، دل میبندی و برای رسیدن به آن تلاش میکنی
_____________
این غزل فوقالعاده توسط استاد *محمدرضا شجریان* در آلبوم *شب وصل* در دستگاه *ماهور* به صورت *آواز* بسیار زیبا و دلنشین اجرا شده است که شنیدنش در درک معنای بلند این غزل یاری کننده انسان است.
بشنوید: 👇
http://media.imamag.ir/Artist/Mohammadreza-Shajarian/128/Avaz-Mahoor-Hafez.mp3
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
لینک ثابت